مهربان

یه وبلاگ برای حرف های دل مهربان بانو

مهربان

یه وبلاگ برای حرف های دل مهربان بانو

مهربان

یه 👧دختر 👧 آروم

منوی بلاگ
کلمات کلیدی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
دوشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۵۳ ق.ظ

مشاعره

 

دوست دارم اینجا تو این پست مشاعره راه بندازیم با کمک هم.

هر کسی یه بیت شعر بنویسه اول خودم شروع می کنم نفر بعدی با حرف آخر بیت من شعر بنویسه

 

 

در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

 

با دال

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۰۳
مهربان بانو

نظرات  (۶۱)

سلام و درود 
دومم😁
ده روز مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا


پاسخ:
سلام
شما آزمون mbti رو دادی،درسته؟چون تو یکی از پست ها دیدم شما هم فکر کنم مثل من lstj هستی
ممنون از شعر🙏
سلام عزیزم 
بله
بله منم istj بودم.البته ترجیح میدم خیلی بهش فکر نکنم.به نظرم اگه زیادی روش زوم کنی شخصیتت خیلی تک بعدی میشه.
قربانت😘پس چرا ادامه ندادی مشاعره رو🤔
پاسخ:
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه فال به نام من دیوانه زدند
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
پاسخ:
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو مراد من دهی من به خدا رسیده ام
من همان خسته ی بی حوصله ی غم زده ام
آدم بدقلقی که رگ خوابش شعر است
پاسخ:
چه قشنگ😊
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
قشنگی از خودتونه😄
همه هست آرزویم که ببینم از تو مویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
پاسخ:
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
دلگیرم و دلتنگم و دلسرد و دل آشوب
فرمانده شرمنده ی یک لشکر مغلوب☹
پاسخ:
با خدا باش  و پادشاهی کن
بی خدا باش و هر چه خواهی کن
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟



پاسخ:
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
سلام 
شبت پرستاره دوست عزیزم😘
ببخشید من امروز وقتتو گرفتم
ولی خیلی بهم خوش گذشت😊
من واقعاً رگ خوابم شعره😍
مرسی واسه همچین پست جالبی😘😘
پاسخ:
سلام عزیزم
شبت بخیر.
خواهش می کنم.
ممنون که وقت گذاشتی.منو همراهی کردی🙏❤
سلام 
من دوباره اومدم😅صبحت بخیر
آقا اسماعیل متنون عالی بود👍👍اشکمو درآورد.

تو را من چشم در راهم شباهنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی


 



پاسخ:
سلام عزیزم صبحت بخیر😘
خوش اومدی😊
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در قفس بودم، رهایم کرد و رفت
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
پاسخ:
دنیا به روی سینه ی من دست رد گذاشت
بر هر چه آرزو به دلم بود سد گذاشت
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

هی ت میدی که اذیت کنی😉
بیا حالا خودت ت بده 
پاسخ:
😂

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

همش ت و د  می افته😂
آره دیگه همیشه همینه😁

دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد
سعادت آن کسی بیند که از تن ها بپرهیزد
پاسخ:
دارد تمام عشق من از دست می رود
انگیزه های زیستن از دست می رود
۰۵ تیر ۹۸ ، ۰۸:۵۱ پسر بوشهری

در چنین بزمی که سازش پردهٔ بیگانگی ست

مفت الفتها اگر مژگان به مژگان آشناست

پاسخ:
سلام
ممنون از فعالیتتون🙏
تو کز مهنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت دهند آدمی
۰۵ تیر ۹۸ ، ۰۹:۳۹ پسر بوشهری

یک ذره وفا را به دوعالم نفروشیم

هرچند در این عهد خریدار ندارد


سلام
صبح تون بخیر🤗
میبینم که ۳ تا شدیم😁.خوش اومدید پسر بوشهری
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود
پاسخ:
سلام عزیزم
خوبی؟
آره💪😀
ممنون از فعالیتت مشکات جون❤
۰۵ تیر ۹۸ ، ۱۰:۵۸ پسر بوشهری
ممنون  :)

دوش بر خاک درت عرض جبین می کردم

وز جبین درخور آن، سجده گزین می کردم

من از عهد آدم تورا دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان هردو با هم
سرودیم نم نم تو را دوست دارم 
۰۵ تیر ۹۸ ، ۱۱:۱۴ پسر بوشهری

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو

پیش من جز سخن شهد شکر هیچ مگو


پاسخ:
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
۰۵ تیر ۹۸ ، ۱۱:۴۷ پسر بوشهری

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم


پاسخ:
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کین ره که تو میروی به ترکستان است
پاسخ:
تو نیکی میکن در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
دوباره اشتباه شد با ز 

زین شب تاریک نبردند برون   /گفتند فسانه ای و در خواب شدند 
پاسخ:
دارد به جانم لرزه می افتد رفیق؛انگار پاییزم
دارم شبیه برگ های زرد و خشک از شاخه می ریزم
من نمیدانستم معنی هرگز را
تو چرا باز نگشتی دیگر؟
آه ای واژه شوم
خو نکرده است دلم با تو هنوز


اصلاح شد:)
پاسخ:
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
هر چه جان کند تنم عمر حسابش کردم
مردان خدا پرده پندار دریدند
یعنی همه جا غیر خدا هیچ ندیدند
پاسخ:
دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت
من آزادی نمی خواهم که با یوسف به زندانم
من که یک عمر به حقم نرسیدم ای دوست
باشد،از خیر رسیدن به تو هم میگذرم
پاسخ:
خدا قوت❤
ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل میباختی
پاسخ:
به به ،چه زیبا😊

یا صاح متی یرجع نومی و قراری
انی و علی العاشق هذان حرامان
ناخدایان را کیاست اندکیست
ناخدای کشتی امکان یکیست
پاسخ:
تا توانی دفع غم از خاطری غمناک کن
در جهان گریاندن آسان است اشکی پاک کن
نازک آرای تن ساقه گلی
که به جانش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا ببرم می شکند 

میدونم 
قاطی کردم😐
مهربان جون اون دوتا قبلیو پاک کن
این دیگه درست شد😑
درغم ما روزها بی گاه شد /  روزها با سوزها همراه شد 
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از مرگ چه باقی ماند؟
عشق است و محبت است و باقی همه هیچ
پاسخ:
چون خودفکنی چنان که گویی
پند تو بود دروغ و ترفند
دنیا به وسعت قفسی تنگ میشود
وقتی دلت برای کسی تنگ میشود
پاسخ:
👏
۰۸ تیر ۹۸ ، ۱۲:۱۳ بچه هستم😊
من نظراول رونگاه کردم.فکرکردم اخرین نظردرج شده ست تاب اون ساعتی ک شعرگذاشتم.مهربان جان این وبلاگ شما چرااخرین نظرات روبالا میزنه.حواسم رفت ب وبلاگ پری بانو.اخه اون اخرین نظرات روپایین میزنه.ب خاطرهمین اون بیت شعرونوشتم.عذرمیخوام اشتباهرشد😅
پاسخ:
سلام عزیزم
آره پیشنهاد دادن که برای راحتی کار، نظرات رو بیاریم اول.
دفعات قبل کاربرها مجبور بودن صفحه ی نظرات رو کلی بیارن پایین و براشون سخت می شد ولی الان اینجوری به راحتی آخرین بیت رو می بینن و شعرشون رو می نویسن.
ممنون از فعالیتت🙏
۰۸ تیر ۹۸ ، ۱۲:۱۵ بچه هستم😊
درخانه نشینیدومگردیدبه هردر
زیراکه شماخانه وهم خانه خدایید
مارانه غم دوزخ ونه حرص بهشت است
بردارزرخ پرده که مشتاق لقاییم
۰۸ تیر ۹۸ ، ۱۲:۱۹ بچه هستم😊
من ازعالم توراتنها گزینم
رواداری که من غمگین نشینم
دل من چون قلم،اندرکف توست
زتوست أرشادمان وگرحزینم
من مست و تو دیوانه
مارا که برد خانه
صد بار تورا گفتم
کم کن دو سه پیمانه
۰۸ تیر ۹۸ ، ۱۵:۵۱ بچه هستم😊
هان مشونومیدچوواقف نه ای ازسرغیب
باشداندرپرده بازیهای پنهان غم مخور
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست 
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست


پاسخ:
ماشالله مشکات😍👏

تا درون آمد غمش از سینه بیرون شد نفس

نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را


پاسخ:
سلام
ممنون از فعالیتتون🙏
۰۸ تیر ۹۸ ، ۲۲:۱۵ بچه هستم😊
ای وصل توآب زندگانی/تدبیرخلاص ماتودانی
ازدیده برون مشو ک نوری/وزسینه جدامشو ک جانی
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت 
باز آید و برهاندم از بند ملامت

مهربان بانو
مرسی مهربوووون😍😘😘
به خانم بچه هستم و خانم میس ساروین
خوش اومدید آجیای گلم و رقبای عزیزم😍😎😁

به آقای اسماعیل 
الی یا ایهاالبچه 
شروع باید باشه با چ
👍👍😂😂گفتم قلم تون خوبه
۰۹ تیر ۹۸ ، ۰۰:۴۱ بچه هستم😊
ممنون مشکات جان وهمین طورازخانم سروین عزیز😀
۰۹ تیر ۹۸ ، ۰۰:۴۲ بچه هستم😊
تانشوی مست خدا/غم نشودازتوجدا
به مشکات عزیز :

ممنونم ازت ☺
البته اسمم سَروین هست 

به بچه هستم : 💚
از این پنج شین روی رغبت متاب
شب و شاهد و شمع و شهد و شراب
بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار و پریشان دل کرد

به میس سروین
😅ببخشید تا حالا اسمتو نشنیدم نمیدونستم چجوری تلفظ میشه

پاسخ:
در این دنیا کسی بی غم نباشد
اگر باشد بنی آدم نباشد
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد 
پاسخ:
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
منم آن شیخ سیه روز که درآخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
پاسخ:
آتشست این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را
پاسخ:
آخر چه شد که این همه نامهربان شدی
چیزی که خوش نداشتم ای دوست،آن شدی
یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست
پاسخ:
تا در دل من عشق تو اندوخته شد
جز عشق توهر چه داشتم سوخته شد
۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۵:۱۸ بچه هستم😊
دم بخوردرآب ذکروصبرکن
تارهی ازفکرووسواس کهن
پاسخ:
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت که جان برادر کار کرد
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
پاسخ:
یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم
هر چند در این عهد خریدار ندارد
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
پاسخ:
دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد
افکند سر به زیر،حیا را بهانه کرد
دوست آن باشد که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
پاسخ:
یار با ما بی‌وفایی می‌کند

بی‌گناه از من جدایی می‌کند
دوش می آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غم زده ای سوخته بود
پاسخ:
دستم به ماه می رسد امشب،اگر که عشق
دست مرا دوباره بگیرد،مگر که عشق
قصه فرهاد کل دنیا گرفت ای پادشاه
دل بدست آوردن از کشور گشایی بهتر است
پاسخ:
تن ز جان و جان ز تن مسطور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست

دیگه داره شعرای حفظیم ته میکشه😶


پاسخ:
تا کی در انتظار گذاری به زاریم
باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم

😂
۲۸ تیر ۹۸ ، ۱۶:۰۱ بچه هستم😊
مینویسم عاقبت این شب تارسحرمیگردد
یک نفرمانده ازان قوم که برمیگردد
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
پاسخ:
در جوانی حاصل عمرم به نادانی گذشت
چانچه باقی بود آن هم در پشیمانی گذشت
۰۳ مرداد ۹۸ ، ۱۹:۳۳ سِلناز خانوم
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو مراد من دهی من به خدا رسیده ام.

《 رهی معیری》 
ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک پرانی میکند
پاسخ:
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان ز او شده ام بی سر و سامان که مپرس

صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را

که سر به کوی و بیابان تو داده ای مارا

شکر فروش که عمرش دراز باد چرا

تفقدی نکند طوطی شکرخا را

 

 

آخییی یادش بخیر😍😍دلم واسه این پست و حال و هواش تنگ شد مهربان😀

پاسخ:
سلام خوبی؟
آره یادش بخیر😃
مرسی که به این پست سر زدی.
۰۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۵:۵۴ آسمان نیمه ابری

اگر ماه بودم به هرجا که بودم سراغ تو را از خدا میگرفتم

وگر سنگ بودم به هرجا که بودی سر رهگذار تو جا میگرفتم

اگر ماه بودی به صد ناز شاید شبی بر لب بام من می نشستی

وگر سنگ بودی به هر جا که بودم مرا می شکستی مرا می شکستی

 

دیدم شعر نو کسی ننوشته ،گفتم اینو بنویسم .خودم خیلی با این قطعه کیف میکنم .

امیدوارم شماهم لذت ببرید.

پاسخ:
سلام
بسیار عالی👏

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی